بر اساس آمار جمعیت سال 1385 و آخرین تغییرات تقسیمات کشوری تا آبان 1385
شهرستان آمل:
ارتفاع مرکز شهر از سطح دریا 76 متر
جمعیت مرکز شهرستان 201044 نفر طبق سرشماری سال 85
جمعیت شهرستان 343858 نفر طبق سرشماری سال 85
مساحت شهرستان 4/3074 کیلومترمربع
دارای 3 بخش، 8 دهستان، 2 منطقه میباشد
فاصله تا مرکز استان 70 کیلومتر
توضیح: جمعیت غیرساکن در جمعیت روستایی میباشند.
شهرستان آمل در مرکز استان مازندران از شمال به شهرستان محمودآباد، از شرق به شهرستان بابل، از غرب به شهرستان نور و از جنوب به استان تهران محدود میشود. این شهرستان با بیش از 4۵۰ هزار نفر جمعیت (شهر آمل، حدود 20۰ هزار نفر) و ۳۱۸۵ کیلومتر مربع مساحت دارای دو شهر آمل و رینه و سه بخش مرکزی، لاریجان و دابودشت است. شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفین رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری، مرکز استان، هجده کیلومتری جنوب دریای مازندران،و شش کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد. شهرستان آمل از شمال به شهرستان محمود آباد، از شمال شرقی به شهرستان بابلسر، از شرق به شهرستان بابل، از جنوب به استان تهران و از مغرب به شهرستان نور محدود است. این شهر با ۸/۱۱ درصد جمعیت استان، در رده سوم مناطق جمعیتی قرار دارد. واژه آمل که گونه پهلوی آن آموی (Amui) است، بی گمان از قبیله باستان (آ) مردها یا (آ) ماردها گرفته شدهاست. مورخان باستانی باختری نام این قبیله را مردی (mardio) یا آمردی (Amardio) آوردهاند. آماردها قومی نیرومند و جنگجو بودهاند و ناحیه فعلی آمل را به عنوان مرکز خود انتخاب نموده و نام خود را بر آن نهادند و بعدها واژه آماردها به سبب کثرت تلفظ به آملد، آمرد و آمل بدل شد. باتوجه به اسناد تاریخی این شهر حداقل از دوره ساسانی تا دوره مغول پایتخت مازندران بودهاست. ابن اسفندیار آملی، مؤلف کتاب تاریخ طبرستان نام شهر آمل را برگرفته از نام دختری افسانهای به نام آمله میداند که دختر یکی از امیران دیلمی و همسر فیروزشاه، حاکم بلخ بودهاست. اما رابینو میگوید: در میان اقوام تاریخی مازندران، یکی آماردها (امردها) بودند که شهر آمل به نام آنها نامیده شد. آمل در قدیم شهری آباد، وسیع و پر جمعیت بود. ابوالفضل بیهقی، در کتاب تاریخ خود در فصل حرکت مسعود غزنوی با لشکریانش به آمل، این شهر را چنین توصیف میکند: «و امیر به شتاب براند و به آمل رسید روز آدینه ششم جمادی الاولی، و افزون پانصد و ششصد هزار مرد بیرون آمده بودند؛ مردمان پاکیزه روی و نیکوتر، و هیچکدام را ندیدم بی طیلسان شطوی یا توزی یا تستری یا ریسمانی… و گفتند عادت این است… و من که بوالفضلم پیش از تعبیه لشکر در شهر رفته بودم، سخت نیکو شهری دیدم، همه دکانها درگشاده و مردم شادکام» در قرن پنجم وقتی با همت خواجه نظام الملک طوسی، وزیر کاردان و با کیاست سلجوقیان و صاحب کتاب معروف سیاستنامه (سیرالملوک)، قرار شد مدارسی به سیاق دانشگاههای امروزی به نام نظامیه در شهرهای بزرگ جهان اسلام آن روز از جمله بغداد، دمشق، بلخ، نیشابور و بخارا تأسیس شود آمل از جمله شهرهایی بود که در کنار شهرهای فوق صاحب نظامیه گردید. از این خاک پربرکت بزرگانی چون محمدبن جریر طبری، علی بن سهل بن ربن طبری، شمس الدین محمد آملی، سراج الدین قمری آملی، ابن اسفندیار آملی، اولیاءالله آملی، علامه میرحیدر آملی، طالب آملی، جواد فاضل، میرزا هاشم آملی، حسن زاده آملی، عبدالله جوادی آملی و بسیاری از چهره های علمی، ادبی و هنری دیگر برخاسته اند، چهره های تابناکی که بر تارک علم، ادب و اندیشه این سرزمین چونان خورشید فروزان میدرخشند.